دیکشنری
در حال ظهور
english
1
general
::
emergent
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
در جریان
در جریان دادرسی
در جریان درگیریها بین پلیس و آشوبگران
در جریان قرار دادن
در جریان گذاشتن
در جهت
در جهت تامین اهداف خود
در جوار
در جوف
در حال اجرا
در حال احتضار
در حال تکوین
در حال حاضر
در حال حرکت به سمت (توفان، گردباد)
در حال شکل گیری
در حال ظهور
در حال مرگ
در حالت پذیرش
در حالت تعلیق بودن
در حالت تعلیق نگهداشتن
در حالت جنگ
در حالت فحلی
در حالت یا وضعیت تدافعی
در حالی که (حال آنکه)
در حدود
در حدود 20 سالگی از تحصیل فقه و حدیث و فنون شرعیه و ادبیه فارغ شد (مینوی)
در حدود اختیار
در حدود اختیارات دادگاه
در حدود اختیارات قانونی
در حدود پوشش بیمه
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید